Web Analytics Made Easy - Statcounter

دیگو سیمئونه، سرمربی موفق اتلتیکو مادرید که تیمش مدعی شماره یک قهرمانی لالیگا در فصل 21-2020 است، روایت جالبی را از چگونگی سرمربی شدنش و رساندن اتلتیکو مادرید به اوج مطرح کرده است

جولیانو، کوچک ترین پسرم، کروسان را داخل شیر فرو کرد، یک گاز به آن زد و به من نگاه کرد. جولیانو گفت:

اما پدر، اگر تو خوب کار کنی دیگر پیش ما بر نمی گردی.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آن روز را خوب به خاطر دارم. آن تماس تلفنی همه چیز را تغییر داد. تماس از طرف اتلتیکو مادرید بود؛ آن ها گفتند می خواهند با من صحبت کنند. اتلتیکو مادرید می خواست من سرمربی باشگاه شوم. در آن زمان در مار دل لاپتا، شهری ساحلی در آرژانتین بودم و چند روزی را با جولیانو سپری می کردم که فقط هشت سالش بود. در یک کافه نشسته بودیم و کروسان می خوردیم؛ من قهوه نوشیدم و او شیر. به جولیانو گفتم:

نگاه کن، فرصت این را دارم تا به اتلتیکو مادرید بروم و نمی دانم چه کاری باید انجام دهم. 

جولیانو درباره اش فکر کرد و گفت:

آیا سرمربی فالکائو می شوی؟ آیا مقابل لیونل مسی و کریستیانو رونالدو قرار می گیری؟

این بچه همه این ها را از من پرسید. این اتفاق [پیشنهاد اتلتیکو مادرید] از این نظر خوب بود که فرصت داشتم خیلی خوب کار کنم. از سوی دیگر بدشانسی هم بود چون دیگر نمی توانستم بزرگ شدن بچه هایم را ببینم. 27 یا 28 ساله بودم که واقعا تصمیم گرفتم پس از بازنشستگی، مربی شوم. وقتی در لاتزیو بودم و هنگامی که از تمرین به خانه می رفتم، یک پوشه دستم می گرفتم و وانمود می کردم که دارم به بازیکنان تمرین می دهم. می دانید بچه ها حین بازی کردن چگونه تصور و خیال پردازی می کنند؟ من به عنوان یک آدم بالغ این کار را می کردم. حرکاتی می کردم انگار که دارم به یک تیم تمرین می دهم. خودم را در بازی بعدی تصور می کردم و تمام چیزهایی که نیاز بود را برنامه ریزی می کردم. 

در پایان، با کوهی از کاغذها محاصره می شدم که باطله بودند؛ یا روی آن ها نقاشی بود و یا نوشته ای حک شده بود. انجام دادن تمام این کارها، اشتیاق و هیجان زیادی برای سرمربیگری در من ایجاد می کرد. به عنوان یک سرمربی، بزرگ ترین اشتیاقی که می توانید داشته باشید، رشد دادن بازیکنان است. البته قهرمان شدن چیزی است که همه می خواهند اما به نظر من بهترین "قهرمانی" برای یک سرمربی، دیدن بازیکنانی مثل کوکه، لوکاس هرناندز و آنخل کوریا است. بازیکنانی که از دسته های پایین آمدند و به بازیکنی سطح بالا در فوتبال حرفه ای تبدیل شدند. 

وقتی دوران خداحافظی از بازیگری و زمان آغاز سرمربیگری آغاز شد، به آرژانتین برگشتم؛ جایی که فوتبالم در آن جا و باشگاه ریسینگ کلاب به پایان رساندم. اولین باری که ریسینگ کلاب به من پیشنهاد سرمربیگری داد، می دانستم باید نه بگویم. بار دوم هم پاسخم نه بود. بار سوم، پاسخ مثبت دادم. ریسینگ کلاب وضعیت خیلی بدی داشت، این را می دانستم. با این حال بازیکنان را می شناختم چون با آن ها هم تیمی بودم و باور داشتم آن ها می توانند خوب کار کنند. آن باور، خیلی زود مورد آزمایش قرار گرفت. سخت ترین چیز برای یک سرمربی، نشستن روی نیمکت برای اولین بار است. برای من مدت زمان بیشتری طول کشید تا این کار آسان تر شود. سه بازی اول مان را باختیم و حتی یک گل هم نزدیم. افراد حاضر در ریسینگ کلاب بسیار عصبی و مضطرب بودند. مشکلات زیادی وجود داشت و موانع زیادی بود که باید بر آن ها غلبه می کردیم اما لزوم عبور از مشکلات، به ما قدرت و اعتماد به نفس بیشتری می داد. 

دیگو سیمئونه در ریسینگ کلاب آرژانتین کله شقم؛ اگر چیزی را بخواهم باید به دستش بیاورم

اگر بخواهم یک صفت از خودم را بگویم؛ کله شقی و سرسختی است. اگر چیزی را بخواهم، دنبالش می روم تا به دستش بیاورم. این چیزی بود که مرا به اتلتیکو مادرید برگرداند. وقتی اتلتی را در سال 2005 ترک کردم، بازیکنی بودم که خیلی به صورت ثابت به کار گرفته نمی شدم. حضور من در تیم خیلی موثر نبود زیرا این مسئله به سرمربی، آرامش خاطر نمی داد. چرا؟ چون وقتی بازیکنی پرآوازه و باتجربه هستید، این مسئله روی خبرنگاران، هواداران و کل مجموعه تاثیر می گذارد. با این حال از همان لحظه ای که مادرید را ترک کردم، در حال آماده سازی خودم برای بازگشتی مجدد بودم. 

می دانستم فوتبالم را در آرژانتین به پایان خواهم رساند و سرمربیگری را هم در همان جا شروع خواهم کرد. با این حال می دانستم وقتی اتلتیکو مادرید در وضعیت سختی باشد، ممکن است پیشنهاد هدایت این باشگاه به من ارائه شود. وقتی اتلتیکو مادرید به من پیشنهاد داد، خیلی به این فکر نکردم که قرار است در اولین ملاقات با بازیکنان به آن ها چه بگویم. هرگز شخصی نبوده ام که بخواهد همه چیزها را با جزییات بگوید. سعی می کنم فی البداهه عمل کنم و آن طور که حسم می گوید، حرف بزنم. می دانستم به خاطر 5.5 سالی که در اتلتیکو مادرید بازیکن بودم، مزیتی دارم. مسئول البسه، کارکنان باشگاه، رییس، صندلی های ویسنته کالدرون و کسانی که روی آن می نشستند را می شناختم. همه این اطلاعات، به من فرصت این را می داد تا در راستای خواسته های آن ها حرکت کنم. هواداران و مدیران اتلتیکو همیشه تیمی می خواستند که رقابت کند؛ تیمی که دفاع قدرتمندی داشته باشد، در ضدحملات خطرناک باشد و تیم های بسیار قدرتمند را آزار بدهد. هدف من ساختن چنین تیمی بود و روی آن تمرکز کرده بودم. 

فتح لیگ اروپا نقطه شروع ما برای مبارزه با بزرگان بود

وقتی به تیم آمدم، بازیکنان در برهه مثبتی نبودند. تیم در لالیگا دهم بود و توسط آلباسته از کوپا دل ری حذف شده بود اما باور داشتم آن ها می توانند چیزهایی که مردم می خواهند را ارائه دهند. ارتباطی قوی میان افراد و بازیکنان وجود داشت و مثل چیزی که همیشه در ورزش اتفاق می افتد، مردم شور و هیجان زیادی داشتند چون این فوتبال است. نقطه شروع واقعی، پنج ماه پس از ورودم به اتلتیکو مادرید رقم خورد. فتح اولین عنوان لیگ اروپا، یک چرخه جدید و مهم را آغاز کرد. چرخه ای که نشان می داد ما متعهد هستیم. بدون شک، قهرمانی در لیگ اروپا، نقطه شروع این گروه بود. گروهی که حالا می دانست چه می خواهد؛ مبارزه با بزرگان.

برای قهرمانی لیگ، باید با رئال مادرید و بارسلونا رقابت می کردیم که کار تقریبا غیر ممکنی بود. در طول دهه، این دو تیم قدرتی بسیار بالا و بازیکنانی فوق العاده داشتند. با سخت کوشی، استمرار و البته داشتن بازیکنان بزرگ، ما توانستیم غیر ممکن را ممکن کنیم. گفتم بازیکنان بزرگ، چون بدون داشتن بازیکن بزرگ نمی توان به قهرمانی در لیگ دست یافت. اما چگونه؟ روز به روز سخت تلاش می کردیم و به کاری که می کردیم، باور داشتیم. در دومین فصل کامل حضورم به عنوان سرمربی اتلتیکو مادرید، بالاخره موفق شدیم. 

دیگو سیمئونه و رادامل فالکائو پس از فتح لیگ اروپا در فوتبال نمی توانید غفلت و استراحت داشته باشید

در اواسط فصل دیدیم یکی از آن دو غول یعنی رئال مادرید، تقریبا از کورس خارج شده و باید با غول دیگر یعنی بارسلونا رقابت می کردیم. در هفته پایانی فصل، به نیوکمپ رفتیم تا با بارسلونا بازی کنیم و برای قهرمانی حداقل یک امتیاز می خواستیم و باید قدرت مان را در زمین آن ها نشان می دادیم. انجام چنین چیزی تقریبا غیر ممکن است. پس از سوت پایان بازی، من و ژرمن بورگوس، دستیارم شروع کردیم به خندیدن. می دانستیم که حالا دیگر قهرمان شده ایم. توضیح احساسات پس از آن بازی سخت است. مخلوط عجیبی از احساسات را در آن زمان داشتم. فصل 14-2013 قطعا یکی از فصولی است که در تاریخ فوتبال اسپانیا همواره از آن یاد خواهد شد. با این حال در فوتبال، متوقف شدن و لذت بردن از دستاوردها غیر ممکن است زیرا اگر غفلت کنید، کس دیگری که سخت در حال تلاش است، جایتان را می گیرد. با احتساب ساعات زمانی مختلف در جهان، ما 24 ساعته کار می کنیم؛ یکی در یک جای جهان تلاش می کند و شخصی دیگر در جایی دیگر. بنابراین در جهان هیچ کس خواب نیست چون فوتبال یک تجارت دشوار است.

اتلتیکو مادرید زندگی من است

ما اختیار و قدرت کافی برای هزینه های 150 میلیون یورویی یا 200 میلیون یورویی جهت خرید یک بازیکن را نداشتیم و نداریم. بنابراین سعی کردیم به تلاش ادامه دهیم و خلاق باشیم. باید در نظر داشته باشیم برای بهتر شدن تیم، چه چیزهایی نیاز است و مهارت های تیمی را توسعه می دهیم. این یعنی باید در زمینه خرید بازیکنی که تیم را بهتر کند، کارهای زیادی انجام دهیم و ناکامی نداشته باشیم. شاید خسته کننده به نظر بیاید اما باز هم می گویم؛ تنها چیزی که من می خواهم، انرژی مثبت است. انرژی مثبت می خواهم تا آرام بمانم و این سخت ترین بخش ماجرا برای حفظ وضعیت است زیرا در روزی دیگر ممکن است تمام ماجرا تغییر کند. می توانید برخی از تاثیرات من در دوران فوتبالم را در دوره سرمربیگری ام ببینید. بدون شک سایه هایی از فوتبال ایتالیا و اسپانیا در من وجود دارد که باعث می شود مردم بگویند این مربی دفاعی است اما واقعا بازی کردن و سرمربیگری دو مقوله مجزا از یکدیگر هستند. وقتی یک فوتبالیست هستید، فارغ از دانسته هایتان درباره نیازهای تیم، به خودتان فکر می کنید اما به عنوان سرمربی، وضعیت کاملا برعکس است. یک سرمربی باید تمام جوانب ماجرا را ببیند. سرمربی باید سعی کند همه چیز را رو به راه کند، نقاط قوت حریفان را به حداقل برساند و نقاط قوت تیم خودی را افزایش دهد.

مهم تر از همه، باید قوی باشید زیرا در طول فصل، لحظات زیادی وجود دارد که باید کلماتی درست در زمان درست به کار ببرید تا بازیکنان بتوانند همچنان از شما پیروی کند. برای پیدا کردن آن کلمات درست، باید ذهنی باز داشته باشید. من خیلی گوش می کنم و در نهایت کاری را انجام می دهم که فکر می کنم به صلاح همه است. این کار فرقی با حرف آن روزم در مار دل پلاتا به جولیانو ندارد؛ به جولیانو گفتم نمی دانم باید چه کار کنم. هفت سال بعد، حالا باید بگویم اتلتیکو مادرید زندگی من است؛ سیزده سال است که زندگی من به این باشگاه متصل بوده است. سیزده سالی که کارهای تقریبا غیرممکن انجام دادیم.

دیگو سیمئونه

اخبار داغ 

علی انصاریان به خواب مصنوعی رفت | برای علی سلامتی بخواهیم محمود فکری: زمانی که استقلال در آسیا 2 ستاره کسب کرد باشگاه پرسپولیس و ابراهیم شکوری کجا بودند؟! آتش زدن رفیق به خاطر دختری در پارک! عمل زیبایی بهاره رهنما در لایو اینستاگرام فاش شد جوئل ماتیپ ادامه فصل 21-2020 را از دست داد ویمبلدون به دنبال سرمربی زنان چلسی؛ اولین سرمربی زن در فوتبال مردان؟

منبع: طرفداری

کلیدواژه: اتلتیکو مادرید دیگو سیمئونه ریسینگ کلاب لیگ اروپا یک سرمربی غیر ممکن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۸۷۵۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مهارت های تکنیکی دیگو مارادونا و لیونل مسی با پیراهن بارسلونا / فیلم

ویدیو کوتاهی از صفحه رسمی بارسلونا با موضوع مهارت های تکنیکی و گل های زیبای دیگو مارادونا و لیونل مسی با پیراهن این تیم را مشاهده می کنید.

دانلود (6.3MB)

دیگر خبرها

  • داستان شگفت‌انگیز خوسلو؛ هواداری که فرشته نجات رئال مادرید شد! / عکس
  • «باران کوثری» سه داستان کوتاه را برای نابینایان روایت کرد
  • روایت جدید علیرضا دبیر از داستان خبرساز حسن یزدانی
  • مهارت های تکنیکی دیگو مارادونا و لیونل مسی با پیراهن بارسلونا / فیلم
  • تمرکز نشر صاد بر انتشار داستان‌هایی با روایت ایرانی است
  • اتلتیکو درها را باز کرد: خداحافظی ژوائو با بارسا
  • کارل هاینتس رومنیگه: زنده ماندن در برنابئو سخت اما ممکن است
  • سرمربی ژیرونا: این دو بازیکن بارسلونا را می‌خواهم
  • تنها باشگاهی که به رئال تبریک نگفت
  • سزار منوتی، سرمربی قهرمان جام جهانی 1978 درگذشت